یاسمینیاسمین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

یاسمین ما

یاسی شیطون بلا از یک سالگی تا یک سال و نیمگی 1

سلام یاسمین مامانی این روزها حسابی شیطون بلا شدی لحظه ای ازت غافل بشم یا از میز میری بالا یا از صندلی یا از پله یا داری به بخاری دست میزنی یا داری کابینتها رو میریزی بیرون یا داری کشوها رو به هم میریزی روزی صدبار جوراب عوض میکنی هی میری از کشو جوراب میاری میگی پات کنیم تو کوچه از ذوق میدویی و هی ذوق میکنی کارتون و پیام بازرگانی دوست داری عروسک ها رو میگیری و یه پاشونو محکم میکشی تا بشکنه تا الان چهارتا پای عروسک ها رو شکستی       آذر /1392    دختر کوچولوی من بالاخره یه موروارید کوچولوی جدید برات در اومده مبارکت باشه مامانی گلم چقد ا...
27 فروردين 1397

سفر به کاشان شهریور 1392

سلام خوشگلم اومدم برات چندتا عکس از سفرمون به کاشان بذارم بزن بریم ..   بیشتر وقت برا خودت عقب بودی و با آبجی بازی میکردید     مثل خودم همیشه یه دستت این مدلی رو پاته     بفرمایید صبحونه     یاس در آبشار نیاسر       باغ فین این آقاهه گوشه عکس هم مال صدا و سیمای اونجا بود تا شما رو دید اومدن ازتون عکس و فیلم گرفتن برا شبکه استانی مثل شیراز هر جا میریم شما منتخب گزارشگرا میشید !       اینجام دسست رو ببین چه مدلی میذاری رو پات ...
21 فروردين 1397

ده ماهه شدی عسلم

سلام عسیسم خوبی قشنگم وای که دیگه برا نوشتن کلی چیزهای قشنگ و خوشمزه دارم اول بگم که دوشنبه پیش با بابایی و دایی و خاله مرضیه و آبجی رفتیم بازی بخریم من و شما چون پارک ممنوع بود تو ماشین موندیم تا بچه ها برن و بیان یهو دیدم به برگه فکر کنم معاینه فنی ماشین که به شیشه چسبونده بودن هی اشاره میکردی میگقتی "ای شییه؟" وای که چقدر خوردنی شده بودیس بعد ترمز دستی رو گرفتی میگی این چیه منم هی ذوق میکردم و برات میگفتم چیند بعد که بابایی اومد بهش گفتم کلی ذوق زد اما دیگه نگفتی اما تو خونه راه میری به وسایل انگشت میکشی میگی این چیه ؟ قربون حرف زدنت عزیزم       شهریور /1...
21 فروردين 1397

هفت ماهگی 1

خوراکی خوردنات   دیروز نشستی با ما عصرونه کیک و چایی خوردی نخود     اینم امروزت که نشستی داری ماکارانی میخوری امروز برا اولین بار چهارگوشه سفره مون پر بود و به جمع غذا خورهای حرفه ای پیوستی به قول آبجی خانواده شدیم         7/ خرداد / 1391   دختری دارم شاه نداره ....تو خوشگلی تا نداره         7/خرداد/ 1391     گل یاس و تلاش برای چهار دست و پا رفتن یعنی یه حسی دارم الان بیام گازت بگیرم سفت ...
20 فروردين 1397

شش ماهه تو رو دارم ...

سلام دختر کوچولو و به دید همه پسر کوچولو اینقدر هرجا رفتیم گفتن پسره تو روضه مامان جون اینا خانمه گفت بچت چیه گفتم پسر !!! فرشته کوچولو 3 اردیبهشت بردمت واکسن 6 ماهگی ات رو زدی و اوخت کردم حقته از بس شیرینی هر کی هم خال ات رو میبینه میگه آخی بچه اینقدی مگه خال داره ! دخمل نازم دیگه کارهایی که میکنی گریه میکنی میخندی   غذا میخوری   میغلتی   میشینی  با اسباب بازی بازی میکنی    وسط همه اینها گریه میکنی و دوباره گریه میکنی و جسارتا سباره گریه میکنی !!! یه وقتایی هم اگر خدا قبول کنه لالا میکنی با آبجی خاله بازی میکنی که تو پستهای بعدی عکساش رو با عکس نشستنت برات می...
20 فروردين 1397

اولین سفر گل دخترم

اولین مسافرت زندگی ات هم توی اسفند بود 29 اسفند رفتیم سلام دختر گلم عیدت مبارک امسال ما از 29 فروردین رفتیم سفر یادش بخیر پقدر خوش گذشت بهمون  مقصد اول اصفهان بود ما هر وقت از این طرف بریم مسافرت سلفچگان برای صبحانه میایستیم صبحانه خودریم و بعد رفتیم سد 15 خرداد اینجا کنار سد 15 خرداده آجی خوابه و شما شیرین عسل بیداری به لبهات دقت کن این جوری صدا درمیاری و بازی میکنی !     بعد رسیدیم اصفهان و ناهار بریونی خوردیم و توی یک مدرسه به نام امام سجاد یک کلاس گرفتیم   اصفهان پل خواجو       &...
20 فروردين 1397
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاسمین ما می باشد